ای همۀ رنگ ها از تو بی رنگ...
سر فرود می آورم، همچو گل های آفتابگردان...
و چشم می گردانم به دور خویش...
تا ببینم دشت های سر سبز را، از کران تا کران...
من شما را باور می کنم...
من لبخند را، با شما تجربه می کنم...
تو حتما از من نرنجیده ای...
من اسم بونی را، برای نیمۀ دوم تنهایی ام برگزیدم...
نه برای آنکه جرانیم (گل شمعدانی) گوشنواز نیست...
ای جنگل سربلند...
ای کاج های سرسبز...
ای آرزوهای بزرگ من...
ای نشاط و شادمانی من...
شما رویاهای سبز من هستید...
شما، دوستان صادق تنهایی من هستید...
و من شما را همیشه دوست خواهم داشت...
افسردگی من از شما نیست...
درد دوری از شماست که مرا چنین می آزارد...
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
انه شرلی ،
،